خطرناک ترین فرد سال ٢٠١۴ از نگاه آمریکا
نام : قاسم
نام خانوادگی :سلیمانی
تاریخ تولد : ١٣٣٣
زادگاه : رابر(کرمان)
سمت : فرماندهی سپاه قدس
حتی دشمنان او نیز شیفته ی زیرکی و باهوشی او شده اند.کسی که با هفتاد نیروی
خود به عراق رفته و سه گردان بزرگ ازنیروهای داعش را به خاک و خون کشید.
فرمانده ای که يکی از شيوخ شيعه عراقى شروع کرده بود به تعريف از حاج قاسم ,ميگفت
:من قبلأنميشناختم حاج قاسم رو ولى بعد از برخورد با ايشان وديدن عمليات نيروهاى وى
به قدرت فکرى اين مرد پى بردم ميگفت بيست نفر از نيروهاى حاج قاسم پريروز در يک
عمليات غافلگيرانه نيروهاى داعش رو که درحال عبور از منطقه اى بودن قيچى کردن اين
بيست نفر بدون هيچ زخمى 320داعشى رو هلاک کردن و بعدش حاج قاسم با کت و شلوار
اومد بالا سر جنازه ها و يه پيامى داد به داعش که همونجا احساس غرور کردم اين شيخ گفت
متن پيام حاج قاسم اين بود:
همانطور که ميبينيد لباس من براى جنگ نيست واى بر شما اگر که لباس نظامى بپوشم...
زنده باد سردار ....
برای مطالعه به ادامه مطلب بروید
خدیجه شعبانی مادر شهید تازه تفحص شده؛ «هاشم خلیلی» از پ.....
امروز جمعه نیست...
" آقای من " ...
قرار نیست که فقط غروب های " پنج شنبه " تا غروب " جمعه " سراغت را بگیریم...
قرار نیست فقط " جمعه ها " انتظار " ظهورت " را بکشیم...
آری...
" شنبه " هم میشود از " دوریت " ناله سر داد...
" یکشنبه " هم میشود " انتظارت " را کشید...
" دوشنبه " هم میشود دنبال " گمشده " گشت...
" سه شنبه " هم میشود با " آقا " درد و دل کرد...
" چهار شنبه " هم میشود به خاطر " آقا " گناه نکرد...
یابن الحسن دوریت " درد " بی " درمان " است
ای " پسر فاطمه " امروز " جمعه " نیست اما ..." دلم " برایت " تنگ " است
داستان بسیار جالب :
یک وهابی در قبرستان بقیع به آقای قرائتی گفت :
چرا فاطمه ، حسن و حسین را صدا میزنید ؟؟؟
در حالیکه آنها مرده اند و خاک شده اند!
آنگاه خودکاری را انداخت زمین و صدا زد :
ای حسن ! ای زین العابدین ! ای امام باقر ! آن قلم را به من بدهید !
بعد گفت : دیدی پاسخ ندادند !
پس اینها مرده اند و هیچ قدرتی ندارند !
آقای قرائتی خودکار را گرفت و دوباره انداخت زمین و گفت :
یا الله ! قلم را به من بده !
بعد رو به وهابی کرد و گفت :دیدی که خدا هم نداد !
پس با منطق تو خدا هم مرده است !
مگر هرکه زنده است باید نوکر تو باشد ؟!
اکبر عبدی میگفت :
یک روز سر سریال با \"حسین پناهی\" بودیم ، هوا هم خیلی سرد بود ، از ماشین پیاده شد ... بدون کاپشن !
گفتم : حسین !
این جوری اومدی از خونه بیرون ؟
نگفتی سرما میخوری ؟!
کاپشن خوشگلت کو ؟
گفت : کاپشن قشنگی بود ، نه ؟
گفتم : آره !
گفت : من هم خیلی دوستش داشتم !!!
ولی سر راه یکی را دیدم که هم دوستش داشت و هم احتیاجش داشت ...!!!
ولی من فقط دوستش داشتم ...!!!
روحش شاد ...
هوایمان سرد شده است !
به راستی !؟ ما چقدر می بخشیم ؟ و از چه دوست داشتنی هایی میگذریم ؟؟؟!
گفتند:ضمايررانام ببر؛
گفتم:من...من...من...
گفتند:پس بقيه چه شدند؟!
گفتم : همه رفتند زيارت ارباب و
\"من\"جاماندم.....
می گویند زن های عرب دلشان که می گیرد، غصه که می افتد به جانشان،
راه کج می کنند سوی حرم تو آقا!
می نشیند یک گوشه چادرشان را روی صورتشان می کشند هی می گویند: \"یا عباس ادرکنی
، ادرکنی بحق اخیک الحسین\"
اصلا حرم شما معروف است به عقده گشایی و باز کردن سفره دل...
می گویند شیعیان مدینه کارشان که گیر می کند، روزگار که سخت می گیرد،
یک راست پشت دیوارهای بقیع ستون دوم روبروی
حرم نبوی می روند و مادرتان را قسم می دهند به شمایی که مشگل گشای دلهایی...
می گویند شما کاشف الکرب حسینی آقا... می گویند هر که می رود کربلا غم های
دلش حواله می شود به سوی حرم شما،
عقده های دلش باز می شود در آن صحن، دلش آرام می گیرد...
یا عباس!
کرب هایم را برایت آورده ام
غصه هایم را آورده ام
نه راهی به مدینه دارم نه به کربلا . مانده ام در این شهر پر التهاب. مانده ام در این خستگی
نذر کرده ام برای دل خسته ام، نذر کرده ام بنشینم گوشه ای و برای دل خسته ام بخوانم:
\"یا کاشِفَ الْکَرْبِ
عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبی بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ\"
دریاب این دل را...
حضرت زهرا(س) می فرماید :
از پدرم رسول خدا(ص) درباره مردان و زنانی که در نمازشان سستی و سهل انگاری
مکنند، پرسیدم.
آن حضرت فرمودند: هر زن و مردی که در امر نماز سستی و سهل انگاری داشته باشد،
خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می گرداند:
1 خداوند برکت را از عمرش می گیرد.
2 خداوند برکت را از رزق و روزی اش می گیرد.
3 خداوند سیمای صالحین را از چهره اش محو می کند.
4 هر کاری که بکند بدون پاداش خواهد ماند.
5 دعایش مستجاب نخواهد شد.
6 برایش بهره ای از دعای صالحین نخواهد بود.
7 ذلیل خواهد مرد.
8 گرسنه جان خواهد داد.
9 تشنه کام خواهد مرد به طوری که اگر با همه نهرهای دنیا آبش دهند, تشنگی اش برطرف نخواهد شد.
10 خداوند، فرشته ای را برمی گزیند تا او را در قبرش نا آرام سازد.
11 قبرش را تنگ گرداند.
12 قبرش تاریک باشد.
13 خداوند فرشته ای را بر می گزیند تا او را به صورتش به زمین کشد. در حالی که خلایق به او بنگرند.
14 به سختی مورد محاسبه قرار گیرد.
15 و خداوند به او ننگرد و او را پاکیزه نگرداند و او را عذابی دردناک باشد.
(مسند حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیها، ص 235 )
سلام مصطفی هستم 32سالمه.بخاطر آرامش وجدانم و اینکه شاید این متن ب دست امثال من
برسه این متن رو مینویسم.امیدوارم درسی باشه برای بقیه...
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه
بدون آب افتاد. کشاورز هر ...چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون
چاه بیرون بیاورد. پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد،
کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ
زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود
مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما ... الاغ هر
بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و
وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.
روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و
الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و
در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد ...
• مشکلات، مانند خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم،
• اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند
• و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!
قبر ها پر است از جوان هایی كه میخواستند در پیری توبه كنند
گیریم که امروز همه تو را برای زیباییت ستایش کردند....
برنده همه مسابقه های بی حجابی شدید...
گیریم که توانستید زیباترین پسر شهر
را دنبال خودتان بکشانید تا به شما التماس کند...
دوستتان هم به شما صفت امل و عقب مانده نداد..
ستاره شهر شدید،ستاره همه مهمانی ها..
هر مدی هم که به بازار آمد
را اولین نفر شما تجربه کردید و لذت بردید...
با آخرین مد چه خواهید کرد؟
آن روزی که همه لباس هایت را دور میریزند
و روی سنگ مرده شور خانه کفن پیچت میکنند...
به فکر آن زمان هستی که آخرین سنگ را میگذارند؟؟
ای همسـ♥ـنگر نگران نباش!
بی حجاب ها هم روزی با حجاب می شوند در قبر
...اما...اما دیگر دیر است
كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ...هر فردی مرگ را خواهد چشید
شما به سوی ما باز میگردید
چقدر تاریک شد...همه رفتند....
همه کسانی که عاشق زیباییت شده بودند،
همه کسانی که تو را بخاطر نوع لباس پوشیدنت تحسین میکردند
همه کسانی که اگر با مد پیش میرفتی تحقیرت میکردند
....همه رفتند....
همه کسانی که به خاطرشان ارایش و دلبری میکردی رفتند ،
..تنهای تنها هستی...
حال وقت جواب است برای تمامی دلهایی كه لرزاندی ،
جوان هایی كه با دیدن تو تحریك شدند....
باید جواب خیلی از چیز ها را بدهی...
تو نیز حواست را جمع كن ای همسنــ♥ـگرم شیطان در كمین است..
مردی به فرزندش گفت:
ای پسرم میدانی بهشت مجانی است و جهنم را باید با پول بخری؟!!
پسر گفت: چگونه پدر؟
پدر جواب داد: جهنم با پول است!!
-کسی که قمار بازی میکند پول میدهد!
- کسی که شراب میخورد پول میدهد!
- کسی که سیگار میکشد پول میدهد!
- کسی که آهنگ و موسیقی گوش میدهد پول میدهد!
- و کسی که به خاطر معصیت سفر میکند پول میدهد!
و ای پسرم بهشت مجانی است چون:
- کسی که نماز میخواند، مجانی میخواند
- و کسی که روزه میگیرد، مجانی روزه میگیرد
-کسی که استغفار میکند ، مجانی آن کار را میکند
- و کسی که چشمانش را از گناهان میپوشاند و از خدایش میترسد مجانی این کار را میکند
حالا تصمیم با خودت
میخواهی پولهایت را خرج کنی تا به جهنم بروی و یا اینکه مجانی به بهشت بروی؟
هر روزبه او می گفتم این کار ها آخر و عاقبت ندارد
تجربه های بد دوستان دیگرم را برایش مثال می زدم فایده ای نداشت
نمی خواست به خودش بیاید هر روز با او قرار می گذاشت
با هم بیرون می رفتندگفته های من اصلا روی او تاثیر نداشت
چشم هایش کور شده بودو نمیتوانست واقعیت را ببیند
گوش هایش کر شده بود ونمی خواست حقایق را بشنود
از اون روز ها سال ها می گذرد و من امروز بعد از سالها
دوباره دیدمش از ازدواج نا موفقش برایم گفت
از پشیمانی هایش و.....به یاد سخن حضرت علی(ع) افتادم
اگر کسی کورکورانه عشق ورزد دیده ی بصیرتش کور می شود
و پند هیچ پند دهنده ای را نخواهد شنید
((نهج البلاغه خطبه109))
مرد فقیری بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست او آنرا به تنها بقالی روستا میفروخت.آن زن روستایی کره ها را به صورت دایره های یک کیلویی می ساخت
و همسرش در ازای فروش آنها مایحتاج خانه را از همان بقالی می خرید.
روزی مرد بقال به وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.
هنگامی که آنها را وزن کرد، دید که اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است.
او از مرد فقیر عصبانی شد و روز بعد به مرد فقیر گفت:
دیگر از تو کره نمی خرم، تو کره ها را به عنوان یک کیلویی به من می فروختی
در حالی که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت:
راستش ما ترازویی نداریم که کره ها رو وزن کنیم
ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار دادیم ...
یقین داشته باش که به مقیاس خودت برای تو اندازه می گیرند!
زیباترین شروع: بسم الله
زیباترین مادر: حضرت فاطمه
زیباترین سخنگو: حضرت زینب(س)
زیباترین غنچه : علی اصغر
زیباترین شهید : امام حسین(ع)
زیباترین منتقم : حضرت مهدی(عج)
زیباترین عمو : حضرت ابوالفضل
زیباترین انسان : حضرت محمد(ص)
زیباترین پارسا : حضرت علی(ع)
زیباترین پرچمدار : حضرت عباس
زیباترین آغوش : مادری
زیباترین قربانی : اسماعیل
زیباترین زندانی : موسی بن جعفر(ع)
زیباترین سوره : حمد
زیباترین سلسله : انبیاء
زیباترین دین : اسلام
زیباترین خانه : کعبه
زیباترین عمل : عبادت
زیباترین لباس: احرام
زیباترین چشمه : زمزم
زیباترین ناله : نیایش
زیباترین بیابان: عرفات
زیباترین آواز : اذان
زیباترین زمین : کربلا
زیباترین حرف: حق
زیباترین سنگ : حجرالاسود
زیباترین شعار : صلوات بر محمد و آل محمد
تعداد صفحات : 33
![Profile Pic Profile Pic](http://basijchapeshloo.rozblog.com/user/basijchapeshloo.jpg)
سلام خوش اومدین من هرروز آپم کپی برداری از این وبلاگ فقط با درج منبع مجاز میباشد
![](rozup.ir/up/313135/000122/logo1.gif)
بسیجیان میآیند و در خون خود میغلتند و
صحنه جنگ را رنگین میکنند ولی راضیند
به رضای او، چرا که حسین(ع) آن طور
به اینان آموخت. در این جهان هر چیزی
بهترین دارد و مرگ نیز بهترین دارد.
بهترین نوع مرگ شهادت در راه خداست.
شاخه میلرزدولی پرنده به آوازش ادامه
میدهدچرا که مطمئن است بال و پر دارد
![](http://8pic.ir/images/zvlt5bk0nzvowe3v3ydf.jpg)